هیپنوتیزم بالینی چیست ؟
در
مقاله ی پیشینکه در وبلاگ منتشر کرده ایم پیرامون هیپنوتیزم درمانی و اثرات مثبت این روش در کاهش سطح استرس بیماران مبتلا به سرطان و افزایش مصونیت روانشناختی ایشان در مواجهه با چالش های دریافت تشخیص سرطان و مسیر درمان صحبت کرده ایم. ممکن است برای بسیاری از خوانندگان ما این سوال پیش آمده باشد که هیپنوتیزم بالینی چیست و چرا از این روش در برخی از کلینیک های روانشناسی استفاده میشود؟
در این مقاله کوتاه سعی داریم تا این روش مداخله ای را بیشتر توضیح دهیم و ابهاماتی که پیرامون این روش وجود دارد را برطرف سازیم. در ابتدا به ماهیت این روش می پردازیم و در گام دوم اثرات سودمند این روش را در صورتی که به درستی توسط درمانگر آموزش دیده اجرا گردد، بیان خواهیم کرد. اکثر افراد نمی دانند هیپنوتیزم چیست و باورهای نادرستی درباره ی هیپنوتیزم دارند. ساده ترین تعریفی که میتوان از هیپنوتیزم کرد این است که هیپنوتیزم نوعی ریلکسیشن متمرکز است که در این وضعیت میزان بالایی از توجه فرد به وضعیت درونی و حالات ذهنی اش اختصاص می یابد.
هیپنوتیزم را می توان به صورت حالتی از بیداری در نظر گرفت. در این حالت هوشیاری و توجه فرد از محرک های پیرامونش جدا می شود و بر تجربیات درونی مانند هیجانات، شناخت ها و تصویرسازی های ذهنی متمرکز میشود. در این فرایند القای هیپنوتیزم (تلقین های درمانگر) تا جایی ادامه پیدا می کند که تصویرسازی ذهنی که فرد و درمانگر خلق می کنند همانند واقعیت تجربه شود، گویی که واقعا فرد در آن فضای ذهنی تصویرسازی شده به سر می برد. با بکارگیری تلقین ها توسط درمانگر و پذیرش آنها توسط بیمار در اتاق درمان یک واقعیت هیپنوتیزمی شکل می گیرد که در نتیجه از طریق این تکنیک فرایند درمان با سرعت و کیفیت بهتری رخ می دهد.
حالت خلسه ای که در زمان هیپنوتیزم رخ می دهد حالتی ناشناخته و جادویی و مرموز نیست. بلکه وضعیتی شناخته شده در تجربیات انسانی است، مشابه با زمان هایی که غرق مطالعه ی کتاب مورد علاقه مان میشویم یا در جاده و مسیری آشنا رانندگی میکنیم بدون آنکه نسبت به جزییات رانندگی خود هوشیار باشیم. مثال های مشابه زمان عبادت و مدیتیشن یا مواقعی است که فعالیتی خلاقانه انجام میدهیم.
لازم است در نظر بگیریم که توجه به حالات درونی و تصویرسازیهای ذهنی به معنای از دست دادن کامل توجهمان نسبت به محیط پیرامونمان نیست. بسته به تلقیناتی که به فرد داده می شود هیپنوتیزم معمولا تجربه ای آرامش بخش است که افراد مبتلا به اضطراب، استرس و فشار روانی از آن بهره میبرند.
باورهای نادرستی پیرامون این تکنیک وجود دارد که باعث شده است این ابزار درمانی با استقبال کمی در بین درمان جویان و درمانگران روبرو شود. برخی از افراد گمان می کنند زمانی که فرد در خلسه ی هیپنوتیزمی به سر می برد کنترل خود را بر اعمال، رفتار، تصمیمات و شرایط پیرامونی اش به صورت کلی از دست می دهد. در صورتی که اینگونه نیست و فرد نسبت به خود و محیط اطرافش آگاهی دارد و هیپنوتیزم را به صورت یک آرامش عمیق همراه با تن آرامی تجربه میکند. در چنین وضعیتی در تلقین پذیری، پذیرش، و ایجاد تصویرسازی های ذهنی که درمانگر از او می خواهد توانمندتر است. قدرت تجسم فرد در چنین حالتی افزایش قابل توجهی پیدا می کند و هر چیزی را که تجسم میکند با دقت و جزئیات بیشتری میبیند، میشنود و حس میکند که درمانگر از این ظرفیت ایجاد شده در فرد در راستای درمان مسائل روانی او استفاده می کند.
هیپنوتیزم به تنهایی یک درمان نیست اما می تواند ابزاری برای ارائهی درمان باشد، همانگونه که سرنگ ابزاری برای انتقال دارو به بدن بیمار است. درمانگران و روانشناسان با رویکردهای مختلف (رفتار درمانی شناختی، درمان با رویکرد روان-پویشی، طرحواره درمانی و... ) می توانند این تکنیک را به منظور تسهیل تغییر بکار گیرند. هیپنوتیزم ابزاری ست که به کمک روان درمانگر میآید تا فرایند رواندرمانی اثربخش تر پیش رود.